می توانید فرهنگ سازمان خود را تعریف کنید؟
استراتژی آن چطور؟
بسیاری از رهبران سازمان – حتی “متخصصان” محل کار – در تلاش برای تمایز بین این دو مفهوم عظیم هستند. اما درک گسترده شرکت از تفاوت برای موفقیت فردی و سازمانی بسیار مهم است
فرهنگ در مقابل استراتژی: چرا اختلاط؟
اگر خود را در اردوگاه مختلط می بینید، تنها نیستید. نه شرم، نه سرزنش. درهم آمیختن فرهنگ و استراتژی محل کار بسیار آسان است – سازمان‌ها اغلب از این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده می‌کنند و مقالاتی که ادعا می‌کنند فرهنگ و استراتژی «دو روی یک سکه» هستند، تنها به این سردرگمی دامن می‌زنند.
همه ما می خواهیم زمان قابل توجهی در محل کارمان برای کار کردن، و درک محیط و مسیر شرکتمان داشته باشیم. وقتی این خواسته ها برآورده نمی شوند، انگشتان معمولاً به سمت فرهنگ نشانه می روند.
افرادی که مایل به بهبود محل کار خود هستند، اغلب نگرانی هایی مشترک دارند که عمق نگرانی های آنها و تمایل آنها برای تغییر مثبت را روشن می کند. چنین نگرانی هایی به سرعت به سوالات مبرم تبدیل می شوند، مانند: آیا فرهنگ سازمانی ما شکسته است؟ به نظر می رسد افراد زیادی بررسی می شوند، چرا و چه کاری می توانیم در مورد آن انجام دهیم؟ آخرین باری که در مورد استراتژی خود صحبت کردم، می‌توانستم چشم‌هایی را ببینم که از آن طرف اتاق می‌چرخند – از اینجا کجا بروم؟
اشتهای بزرگ فرهنگ
ادعای پیتر دراکر مبنی بر اینکه “فرهنگ استراتژی را برای صبحانه می خورد” طنین انداز گسترده ای داشته است. این جذاب است، اما بر یک تصور غلط رایج تأکید می کند – که فرهنگ تقریباً بر همه چیز در محل کار غالب است.
فرهنگ حیاتی است، اما یک استراتژی کاملاً تعریف شده نیز حیاتی است. در اینجا نحوه تشخیص تفاوت وجود دارد.
راهی آسان برای درک فرهنگ
در هسته خود، فرهنگ در مورد ارزش ها و انتظارات مشترک است که تعاملات و رفتارهای کارکنان را شکل می دهد. این از کلمه لاتین colere به معنای مراقبت یا پرورش می آید. در اینجا یک فرمول ساده وجود دارد:
[ارزش های سازمانی] + [چشم انداز سازمانی + مأموریت] + [سبک رشد سازمانی] = فرهنگ
راهی آسان برای درک استراتژی
استراتژی برگرفته از strategos در یونانی، در مورد تعیین و دستیابی به اهداف است. در اصل، استراتژی چیزی است که برای دستیابی به ماموریت ما مهم است، چگونه به آن دست خواهیم یافت، چگونه می دانیم که به آن دست یافته ایم، و هر فرد چگونه مشارکت می کند.
[چشم انداز سازمانی + ماموریت + اولویت ها + اهداف + اقدامات] + [نقش ها یا مشارکت های فردی] + [شاخص های موفقیت] = استراتژی
در بسیاری از سازمان‌ها، استراتژی محدود به سندی در درایو مشترک مدیر عامل می‌شود – راه‌اندازی می‌شود، سپس گم می‌شود و فراموش می‌شود. این نامرئی بودن شاید به همین دلیل است که اغلب “خورده” می شود.
چگونه استراتژی تعلق، مشارکت و موفقیت را ایجاد می کند.
هنگامی که استراتژی به طور فراگیر ساخته می شود – با درگیر کردن هر یک از اعضای یک سازمان، و هنگامی که به وضوح با ارزش های سازمان همسو می شود و به طور گسترده به اشتراک گذاشته می شود و مورد استفاده قرار می گیرد – سازمان ها از رکود به اوج گیری تبدیل می شوند.
یک استراتژی به خوبی درک شده، ارتباطی بین کار یک فرد و هدف کلی سازمان ایجاد می کند. در نتیجه، مردم مالکیت، عاملیت و ارتباط را توسعه می دهند. این ارتباط باعث افزایش اثربخشی سازمانی و تعلق فردی می شود. این یک برد/برد برای مشارکت کنندگان فردی، مدیران، رهبران، و برای سازمان به عنوان یک کل است.
چگونه به شفافیت برسیم
به عنوان رهبران، تغییر درک در مورد فرهنگ و استراتژی از حالت سردرگم به شفافیت بسیار مهم است. تیم خود را در بحث های معنادار شرکت دهید و موقعیت فعلی سازمان خود را ارزیابی کنید. در جلسه بعدی کارکنان خود، با این سوال اساسی شروع کنید – آیا این فرهنگ است یا استراتژی؟
از جدول فرهنگ یا استراتژی زیر استفاده کنید تا ارزیابی کنید که فرهنگ و استراتژی سازمان شما چقدر خوب نشان داده می شود.
چرا شفافیت مهم است؟
تعاریف روشن از فرهنگ و استراتژی ابهام را برطرف می کند. چنین وضوحی نه تنها تیم ها را متحد می کند، بلکه تعلق خاطر همه اعضای سازمان را نیز تقویت می کند.
بنابراین، به‌جای گفتن «فرهنگ برای صبحانه استراتژی می‌خورد»، این خرده‌های به‌روز شده حکمت محل کار را در نظر بگیرید:
• “استراتژی و فرهنگ برای ناهار ملاقات می کنند، هر دو موافقند که بهتر از تنها غذا خوردن است.”
• “استراتژی زمانی افزایش می یابد که فرهنگ فضایی را برای همه پشت میز ایجاد کند.”
• “استراتژی و فرهنگ، همیشه با هم بهتر است.”
در حالی که فرهنگ و استراتژی متمایز هستند، مکمل هم هستند. آنها با هم به منبع ارتباط و مشارکت فردی تبدیل می شوند – پایه و اساس یک محل کار که اوج می گیرد. تنها با شناخت و پرورش هر دو، افراد و سازمان‌ها می‌توانند واقعاً با هم پیشرفت کنند.
پنج قدم برای تأثیرگذاری بر اقدام در محل کار
با بررسی این سوالات با تیم خود می توانید از بهترین فرهنگ و استراتژی در شرکت خود استفاده کنید:
1. بررسی کنید: آیا ما فرهنگ مشخصی داریم؟ آیا استراتژی مشخصی داریم؟
2. بررسی اتصال: آیا همه در سازمان ما از فرهنگ و استراتژی ما آگاه هستند؟ آیا همه فرهنگ ما، استراتژی ما را درک می کنند؟
3. تأیید شمول: آیا فرهنگ، استراتژی ما فرصت و انصاف را برای همه ایجاد می کند؟ آیا ما فرهنگ و استراتژی خود را “زندگی” می کنیم؟
4. مرتبط باشید: چگونه عبارت دراکر «استراتژی فرهنگ را برای صبحانه می خورد» به روز می کنید؟ آیا می توانید آن را مثبت تر یا مرتبط تر کنید؟
5. به تغییرات مثبت پایدار بیندیشید: مهمترین اقدامی که برای انتقال فرهنگ و استراتژی در سازمان خود از مبهم به مدیریت انجام خواهید داد چیست؟
و شاید زیباتر این باشد :
«فرهنگ ، استراتژی را به صبحانه دعوت می کند .»
Lauri alpern
